عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

عکسهای ایرانی و خارجی و مطالب جالب

**اگر آمریکا و طرف‌های غربی بفهمند ایران کشور قوی‌ای است، دست از لجبازی برخواهند داشت**

سیره نبوی، سخنان روحانی را رد می کند/ آقای روحانی، با اسلام بازی نکنید، بگذارید قرآن برای مردم باقی بماند!

شاید کفگیر به ته دیگ رسیده و دیگر خرج کردن از رهبری نظام دیگر نیز کافی نیست. استفاده‌ی نادرست از قرآن، برای سیاسی‌کاری و به ‌منظور تأامین اغراض سیاسیِ از پیش تعیین شده، با ابزار «قرآن بازی» (نعوذ بالله) کاری است که نتیجه‌اش عدم اعتماد مردم به استفاده‌ از قرآن می‌شود.. به‌طوری‌که مردم دین‌دار ایران، هر استفاده‌ای از قرآن را احتمالاً قابل نقض خواهند دانست و چنین خواهند گفت که «امروز شما این استفاده را کردید، فردا روحانی و طلبه‌ی دیگری، استفاده‌ای برعکسی را از قرآن خواهد کرد.». غافل از آن که، این بازی‌های سیاسی و اغراض است که بعضی را وا می‌ دارد تا از این بیان روان روی گردانند و درصدد پیدا کردن متشابهات قرآنی و بهره‌ برداری از آن «در مقابل محکمات» باشند، « فَأَمَّا الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِه‏». در این‌جا وظیفه عالمان دینی است که با استناد به قرآن از این فتنه‌ها با استناد به قرآن جلوگیری کنند.
شاید کفگیر به ته دیگ رسیده و دیگر خرج کردن از رهبری نظام دیگر نیز کافی نیست. استفاده‌ی نادرست از قرآن، برای سیاسی‌کاری و به ‌منظور تأامین اغراض سیاسیِ از پیش تعیین شده، با ابزار «قرآن بازی» (نعوذ بالله) کاری است که نتیجه‌اش عدم اعتماد مردم به استفاده‌ از قرآن می‌شود.. به‌طوری‌که مردم دین‌دار ایران، هر استفاده‌ای از قرآن را احتمالاً قابل نقض خواهند دانست و چنین خواهند گفت که «امروز شما این استفاده را کردید، فردا روحانی و طلبه‌ی دیگری، استفاده‌ای برعکسی را از قرآن خواهد کرد.». غافل از آن که، این بازی‌های سیاسی و اغراض است که بعضی را وا می‌ دارد تا از این بیان روان روی گردانند و درصدد پیدا کردن متشابهات قرآنی و بهره‌ برداری از آن «در مقابل محکمات» باشند، « فَأَمَّا الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِه‏». در این‌جا وظیفه عالمان دینی است که با استناد به قرآن از این فتنه‌ها با استناد به قرآن جلوگیری کنند.
گروه سیاسی_رجانیوز: پس از ایراد سخنان رئیس جمهور در مراسم افتتاحیه سال تحصیلی جدید و قرائت آیه ای از قرآن کریم و استناد به آن واکنش‌های متعددی به همراه داشت؛ جمعی  از طلاب حوزه‌ی علمیه مشکات نیز بیانیه‌ای در رد این اظهارات داشته اند که متن آن در ذیل آمده است:
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
بیانیه‌ی جمعی از طلاب حوزه‌ی علمیه مشکات در رد سخنان اخیر رئیس جمهور
 
ملت شریف ایران
گروه‌های سیاسی و مسئولان نظام مقدس جمهوری اسلامی
همان‌طورکه مستحضرید، جناب رئیس جمهور (حسن روحانی)، در مراسم آغاز سال تحصیلی در دانشگاه تهران برای توجیه و یا دفاع از نحوه عملکرد دولت در برجام، به آیه‌ی 56 سوره انفال از قرآن کریم متمسک شدند. این نحوه‌ی برداشت از قرآن کریم و تاریخ اسلام که قبلا نیز در ادبیات آقای رئیس جمهور دیده شده است، منجر به این شد که جمعی از طلاب مدرسه علمیه مشکات، فارغ از موضع گیری‌های سیاسی به واکاوی علمی و دقیق بیانات ایشان بپردازند. نتیجه‌ی این بررسی مختصر علمی، در اختیار مردم و افکار عمومی قرار می‌گیرد.
آقای رئیس جمهور در روز شنبه، مورخه‌ی 15مهر 1396، در دانشگاه تهران با استفاده از آیه‌ی 56 سوره انفال، خطاب به منتقدین و اینکه اگر آمریکا تخلف کند، همه‌ی دنیا آمریکا را محکوم می‌کنند و نه ایران را، بیان کردند که:
«بر اساس آیه‌ی (الَّذینَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فی‏ کُلِّ مَرَّةٍ وَ هُمْ لا یَتَّقُون‏)، قرآن به پیغمبر می‌گوید تو معاهدات فراوانی با کفار بستی، هر دفعه هم آنان نقض کردند (ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فی‏ کُلِّ مَرَّةٍ وَ هُمْ لا یَتَّقُون‏). حالا به پیغمبر ایراد بگیریم که تو معاهده‌ی اول کردی، کفار نقض کردند، دو مرتبه معاهده‌ی دوم کردی، باز کفار نقض کردند، معاهده سوم، باز نقض کردند. آیا پیغمبر ضرر کرد؟ یک کسی اونجا پیدا می‌شد نعوذ بالله می‌گفت که این پیغمبر ساده لوح است خوب دید که اولی را نقض می‌کنند چرا دومی را بست؟ نتیجه اینکه پای عهد ایستادن به ضرر معاهده کننده نیست، آن کسی که نقض عهد می‌کند، حیثیت و اعتبار خودش را زیر پا می‌گذارد»
در ادامه، باطل بودن این برداشت رئیس جمهور، در دو بعد تاریخی و تفسیری بیان می‌شود.
 
الف) بررسی تاریخی
برای ادعای مطرح شده توسط آقای رئیس جمهور، شواهد تاریخی در این زمینه وجود ندارد و به گواه تاریخ، پیامبر(ص) با کفار حربی عهدشکن، پیمانی مجدد نبسته‌اند. لذا ادعای ایشان ادعایی خلاف واقع است که شواهد تاریخی، آن را تایید نمی‌کند.
این آیه‌ی شریفه در انتهای جنگ بدر نازل شده است که در آن زمان رسول خدا با قریش معاهده‌ای نداشت و مهمترین گروه‌هایی که با مسلمانان پیمان صلح بسته بودند «به جز چند قبیله کوچک از اعراب بادیه نشین»، یهودیان مدینه بودند. یهودیان مدینه نیز چند طایفه بودند که در قلعه‌های جداگانه زندگی می‌کردند. پیامبر اعظم در بدو ورود به مدینه، با همه‌ی این طوایف یک پیمان صلح بست اما هرکدام از این طوایف که جدا از هم بودند به صورت جداگانه در مواقع مختلف نقض عهد کردند. در دومین سال هجرت «یعنی پس از جنگ بدر»، یکی از این طوایف یهود به نام بنی‌قینقاع و در چهارمین سال هجرت، طایفه‌ی بنی نضیر و در پنجمین سال هجرت «در جریان جنگ احزاب» طایفه‌ی بنی‌قریظه نقض عهد کردند. البته به گواه تاریخ در هر مورد رسول الله با آنها به شدت برخورد کرد.
این آیه، در اواخر جنگ بدر یعنی مصادف با اولین نقض عهد یهودیان (بنی قینقاع) اشاره دارد که البته با پاسخ قاطع مسلمین مواجه شد. پیامبر اعظم بعد از این عهد شکنی، اعلام کردند که از نظر مسلمین دیگر هیچ معاهده‌ای وجود ندارد و به سمت قلعه بنی قینقاع لشکر کشیدند و پس از دوهفته یهودیان، تسلیم شده و به حضرموت تبعید شدند.
نتیجه: همچنانکه بیان شد: 
اولاً: پیامبر اعظم چند معاهده نداشتند. بلکه یک پیمان با یهودیان بود که دارای طوایف مختلف بودند و هر طایفه نقض عهد کرده بود.
ثانیاً: رسول خدا با گروهی که نقض عهد کرده بود مجدد پیمان نبستند.
و ثالثاً: با طوایفی که نقض عهد کردند از موضع عزت و قدرت و قاطعیت برخورد کردند و به عهد دوم نکشید.
 
ب) بررسی تفسیری
آیات قرآن کریم را باید در کنار هم و در داخل سیاق خود مشاهده کرد تا مصداق تحریف قرآن نباشیم. جناب آقای رئیس جمهور، آیه 56 سوره مبارکه انفال را به کلی خارج از سیاق دیده و قرائت کرده‌اند و لذا برداشتی عجیب و متفاوت از روح کلی آیات به دست داده‌اند. با نیم نگاهی به آیات قبل و بعد، فهم متفاوتی از آنچه ایشان بیان داشتند به دست می‌آید.
با نگاه به آیات بعد مشخص می‌شود که خداوند دستورالعمل جامعی، در خصوص نحوه‌ی برخورد با کفار عهدشکن، ارائه می‌فرماید:
آیه 56: «کسانی‌که با آنان پیمان بستی و سپس در هر مرتبه پیمانشان را نقض می‌کنند در حالی‌که تقوا پیشه نمی‌کنند».
آیه 57: «اگر تحرکات آن‌ها منجر به جنگ شد و «در جنگ به این‌ها دست پیدا کردید چنان برخورد سختی با آن‌ها کنید که عقبه‌ی آن‌ها متذکر شده و از ادامه دشمنی منصرف شوند».
آیه 58: «و اگر از گروهی ترس خیانت دارید، پیمانشان را به‌سویشان بیاندازید، چرا که خداوند خیانتکاران را دوست ندارد».
آیه 59: «کفار هم بدانند که با پیش‌ دستی در نقض عهد نمی‌توانند خداوند و مؤمنین را عاجز کنند».
آیه 60: «همچنین هر آنچه می‌توانید از تسلیحات جنگی خود را برای مقابله با آن‌ها آماده کنید؛ تا بدین طریق دشمنان خدا و خود را بترسانید. و البته بدانید که هزینه‌هایی که در این راه می‌کنید خداوند به شما باز می‌گرداند.» تا آن‌ها بر معاهده پایبند بمانند.»
آیه 61: «اما اگر همین کفار از عهد شکنی منصرف شدند و به معاهده پایبند ماندند، شما هم پایبند بمانید»
همانطورکه هر منطق سلیمی از مجموع این آیات می‌فهمد که در این آیات نه تنها به تکرار عهد بستن با کافرانی که نقض عهد کرده‌اند توصیه نشده است بلکه دستور داده شده است تا در صورت نقض عهد برخورد سختی شود. به بیان دیگر و امروزین اگر کفار برجام را پاره کنند، مومنین باید برجام را آتش بزنند.
 
2. پیام آیه با توجه به نوع جمله‌بندی در آیه
هر چند که بحث ادبی آیه مبسوط است و در این مقاله نمی‌گنجد اما به‌طور خلاصه با بررسی آیه‌ی 56 سوره انفال "الَّذینَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فی‏ کُلِّ مَرَّةٍ وَ هُمْ لا یَتَّقُونَ" نکات آیه به شرح زیر بیان می‌شود:
ظهور "ثم ینقضون" با زمان مضارع، در کنار "الذین عاهدتَ منهم" با زمان ماضی، به معنای صفتی درونی است که در طرف عهد وجود دارد. قید "فی کل مرة"، اصطلاحی بودن این لفظ را کاملاً می‌رساند. چون در مورد مرّة‌های آینده که هنوز به وجود نیامده نیز صدق می‌کند. تشخیص چنین صفتی هیچ ربطی به "تعداد عهدهای نقض شده" ندارد. و مثلاً خداوند می تواند از وجود این صفت در قلوب کفار خبر دهد، که اگر کسی مؤمن به قرآن باشد دیگر آزمودن خدا چرا؟ چنان‌که خداوند چنین خبری داده است: لا یَرْقُبُونَ فی‏ مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ (10توبه). شاید یک بار هم کسی بیازماید ولی این وصف حداکثر با همان یک بار،، به اعتماد خبر صادق الهی ثابت خواهد شد: وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فی‏ دینِکُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ (توبه-12).
جدا از این‌که، در خصوص این آیه، سه قبیله‌ی یهود با پیامبر(ص) عهد واحدی بستند و هر کدام در زمان‌های متفاوت نقضش کردند و پیامبر(ص) به شدت با آن قبیله‌ی ناقض برخورد کردند؛ و («الذین)» در آیه‌ی 56، می‌تواند به کلّ یهود بازگردد که این یهودیان، دارای چند قبیله بودند و هر قبیله‌ای جداگانه عهد خود را شکست. از سوی دیگر می توان به قرائن مذکور، لفظ «ثمَّ» را اضافه کرد که «تعداد نقض‌ها» را چند تا می‌داند، و نه «تعداد عهدهای بسته شده» را. دستوری که در این مواقع باید عمل کنیم همان «حکم وجوب برخورد سخت» است که خداوند در آیه 57 و 58 فرموده اند:{فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ (57) وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلى‏ سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنینَ (58)}.
در این منطق قرآنی، بیشترین خسارت نقض عهد، متوجه پیمان‌شکنان می‌شود نه مسلمانان؛ و نه این‌که تاسیسات هسته‌ای‌مان هم تعطیل شود و بسیاری از امتیازات را بدهیم و بعد از نقض عهد، بیشترین خسارت متوجه ما شود، به‌جای عکس‌العمل سخت در مقابل نقض جسم و روح برجام، در موضع انفعال قرار گرفته و سخن از مذاکره بر سر تسلیحات نظامی شود.
 
نتیجه گیری:
1. با بیان مطالب بالا که بدون سوگیری سیاسی و با روشی علمی و برای مرزبانی از کیان معارف و اعتقادات حقه اسلام که وظیفه‌ی طلاب و روحانیون است، روشن می‌شود که بیان آقای رئیس جمهور در این زمینه کاملا باطل است.
2. بر فرض نه مقدمات علمی متقن و روشن مطرح شده در متن بالا هم وجود نداشت، عقل سلیم اقتضا می‌کند، که به دشمنی که به حرف‌ها و تعهداتش پایبند نیست اعتماد نکنیم و به عبارتی، آزموده را آزمودن خطاست.
3. با دشمنی که برای ضربه زدن به ملت و انقلاب اسلامی عزیز ایران از هر فساد و نیرنگی دریغ نمی‌کند را باید دشمن انگاشت و با او چونان دشمن برخورد کرد که اشداء علی الکفار و رحماء بینهم.
4. تجربه برجام برای عقول سالم و فطرت‌های بیدار عالم، غلط بودن اعتماد به بیگانه و دشمن را ثابت کرد و اگر کسی نخواهد هواهای نفسانی و تمایلات شخصی و آبروی سیاسی خود را با منافع ملتی بزرگ عوض کند با نگاهی عقلایی به نادرستی آن قضاوت خواهد کرد.
 
سخن آخر:
البته این اولین بار نیست که دولت و طرفدارانش از قرآن و تاریخ اسلام مایه می‌گذارند،. شاید کفگیر به ته دیگ رسیده ودیگر خرج کردن از رهبری نظام نیز کافی نیست. استفاده نادرست از قرآن برای سیاسی‌کاری و به ‌منظور تامین اغراض سیاسیِ از پیش تعیین شده با ابزار «قرآن بازی» نعوذ بالله کاری است که نتیجه‌اش عدم اعتماد مردم به استفاده‌ از قرآن می‌شود. به‌طوری‌که مردم دین‌دار ایران، هر استفاده‌ای از قرآن را احتمالاً قابل نقض خواهند دانست و چنین خواهند گفت که «امروز شما این استفاده را کردید، فردا روحانی و طلبه‌ی دیگری، استفاده برعکس از قرآن خواهد کرد». غافل از آن که، این بازی‌های سیاسی و اغراض است که بعضی را وا می‌ دارد تا از این بیان روان روی گردانند و درصدد پیدا کردن متشابهات قرآنی و بهره‌ برداری از آن «در مقابل محکمات» باشند، « فَأَمَّا الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِه‏». در این‌جا وظیفه عالمان دینی است که از این فتنه‌ها با استناد به قرآن جلوگیری کنند.
آقای رئیس جمهور، قرار است در ادامه صنعت هسته‌ای و هزینه از دین و ایمان و قرآن و عاشورا، چه چیزی هزینه شود، که آمریکا به شوق گرفتنِ همان، در حال ترساندن سیاستمداران ماست.
 ساده‌ انگاری شما را نمی‌توانیم رد کنیم وقتی وعده‌های شما را به یاد می‌آوریم که قبل از برجام به ملت تعهد دادید: «به ملت اعلام می‌کنم طبق این توافق در روز اجرای توافق همه تحریم‌های موشکی و تسلیحاتی به صورتی که در قطعنامه‌ها بود، لغو خواهد شد. تمام تحریم‌های اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حمل و نقل و غیره به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق» (23 تیر 94 - خبرگزاری‌ها).
بکوشید هر دم به جای حل‌المشاکل نمایاندن برجام، سخن از دستاوردهای عملی دولت مبتنی بر اعتماد به توان جوانان ایرانی، در عرصه‌ی شکوفایی اقتصاد، شغل و ازدواج جوانان کشور بزنید.
در پایان، از رئیس جمهور و یا نمایندگان ایشان، جهت یک مناظره‌ی علمی دعوت به عمل می‌آید.
جمعی از طلاب حوزه‌ی علمیه مشکات
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد